قصه صوتی
اولین روز بهمن+الویه با دستهای دخملی
آخر روز دی ماه 92 +کاردستی8پا+دوختن چادر عروسک
ماکارانی دسپخت پاپایی+حمام دادن عروسکات در وان+میزبان سامان و...+رنگ هایی که میشناسی
جمعه آفتابی
سلام سلام سلام عزیزم بابایی دیروز زحمت کشیده بود سه دست غذای باشگاه رزرو کرده بود. منم از رکسانا و مامانش دعوت کردم که بیان رستوران با هم بخوریم. خیلی خیلی بهت خوش گذشت با حضور رکسانا. سبزی پلو ماهی و سالاد خوردی. سپس رفتین سرسره و تاب بازی عکستون تو سرسره باشگاه برگشتن جیغ میزدین و تو زیر گذرا طبق روال همیشه هوووووووووووووو میکشیدی و... بعدش رکسانا دلش نمیخواست بره خونشون ولی چون باید میخوابیدی عذرشو خواستم. 27 ام دی ماه ...